امامزاده داوود
اِمامْزاده داوود، از امامزادههای مشهور اطراف تهران. فیض قمی (ص 9) نسب این امامزاده را به امام حسن مجتبى (ع) میرساند (نیز برای شجرۀ نسب او، نک : همانجا)، اما در لوحۀ اذن دخول و زیارتنامۀ موجود در بقعۀ این امامزاده، نسب وی به امام زینالعابدین (ع) رسیده است (نک : حسینی، 132؛ مصطفوی، آثار ... ، 1 / 220؛ ستوده، 1 / 28). پارهای از مدارک ــ که بعید نیست به روایتهای عامیانه متکی باشد ــ حاکی از شهادت این امامزاده است. به گزارش مؤلف کنز الانساب (ص 33)، وی در آبادی کیگا، در 3 کیلومتری این امامزاده در بخش کَن، شمال غربی شهرستان تهران (فرهنگ ... ، 1 / 189)، به شهادت رسیده است. برخی عامل قتل او را فردی به نام نجیم گبر و درویشی از اهالی روستای کن دانسته، و نیز در پارهای دیگر از روایات، قتل این امامزاده به فردی به نام محمود فرحزادی نسبت داده شده است (ستوده، 1 / 28 - 29).
بنای اولیۀ این امامزاده، بنابر برخی اسناد بهدستآمده از بقعۀ آن، احتمالاً در زمان شاه طهماسب صفوی صورت گرفته است و این پادشاه و فرزندش، حیدر میرزا، املاک و دیههایی را از الله قلیخان قزوینی خریداری، و وقف این امامزاده کردهاند (مصطفوی، «بناها ... »، 17). در حال حاضر کهنترین اثر موجود در امامزاده، که نوشتههایی بر در اصلی ورودی به حرم است، به دورۀ فتحعلی شاه باز میگردد (همو، آثار، 1 / 217).
به نوشتۀ اعتمادالسلطنه اصل این بقعه در 1248ق / 1832م به دستور خازنالدوله، همسر فتحعلیشاه قاجار، بنا شده است و مؤیدالدوله طهماسبمیرزا، از شاهزادگان دورۀ ناصری، و نصرتالدوله فیروزمیرزا، از رجال دورۀ مشروطه، به بازسازی آن همت گماردهاند (ص 357).
بر پایۀ متن لوحۀ سنگی واقع در بالای یکی از درهای امامزاده، در زمان ناصرالدینشاه به دستور بانو حاجیه هما خانم، نوۀ خازنالدوله (از همسران فتحعلیشاه) اضافاتی به مجموعۀ بنای امامزاده الحاق شده است (مصطفوی، همان، 1 / 218- 219). همچنین راهی که از فرحزاد به امامزاده داود منتهی میشود، به فرمان ناصرالدینشاه ساخته و مرمت شده است (ستوده، 1 / 30).
امامزاده داوود از دیرباز دارای جذابیتهای تفریحی و گردشگری بوده است. در گذشته زیارت این امامزاده به سبب دشواری مسیر، برای افراد بیبضاعت تا حدود 2 ماه، و برای متمولان تا 2 هفته به طول میانجامید (شهری، طهران ... ، 3 / 427) و معمولاً زوّار در فصل تابستان، شبهای جمعه و ایام متبرک عازم زیارت این امامزاده میشدند (همان، 4 / 505؛ سیفی، 178؛ مصطفوی، همان، 1 / 215).
مسیر حرکت به سمت امامزاده بدین ترتیب بود: نخست از چهار راه سرچشمه و دروازه شمیران و معمولاً با چهارپای کرایهای، یا در موارد معدودی در این اواخر با وسیلۀ نقلیۀ شخصی (اتومبیل) به صورت فردی یا دسته جمعی به سمت ونک راه میافتادند و در آنجا در باغی که وقف زوار امامزاده بود، یک یا چند شب میماندند، از آن پس به سمت فرحزاد، که بهسبب تردد مسافران رونق خاصی داشت، روانه میشدند (شهری، همان، 3 / 427).
چون فرحزاد در مسیر امامزاده واقع شده، و محلی خوش آب و هوا ست، در آن قهوهخانههای متعدد برای زوار برپا بود. سماورهای جوشان و طبخ شبانهروزی کباب، همچنین بساط پرجلوۀ میوهفروشان و سایر مغازهها جلوهای خاص به این مکان میداد. فروش شاتوت، کره و پنیر محلی و گردو نیز در فرحزاد رایج بود. قهوهچیها برای جلب بیشتر مشتری، از نصب چراغهای زنبوری و فانوسی و به دنبال آمدن برق، از ریسههای لامپهای الوان و سفید استفاده میکردند (همان، 3 / 427- 428). بساط معرکهگیران و مارگیران و حقهبازان، همچنین پردهگردانها با پردههایی از صحرای محشر و نیز روضهخوانی و برگزاری تعزیه در قهوهخانهها از دیگر جاذبههای فرحزاد بوده است (برای اطلاعات بیشتر، نک : همان 3 / 429- 437).
در مسیر فرحزاد به امامزاده، که زوار آن را پیاده یا با چهارپای کرایهای طی میکردند، انبوه درختان توت که افراد خیر آنها را کاشته و وقف کرده بودند، جلبنظر میکرد (همو، تاریخ ... ، 3 / 493). زوار پس از صرف چای و استراحت کردن در قهوهخانۀ مشهور به «یونجهزار» از محلی به نام «کتل خاکی» ــ که دشوارترین بخش مسیر بود ــ میگذشتند و سپس با عبور از قریۀ کیگا و طی چند کیلومتر به سمت شمال غربی و گذشتن از پیچ و خمهای موسوم به «نعلشکن» به محوطۀ امامزاده میرسیدند. در این مسیر چشمۀ «آب زندگانی» قرار داشت که بنابر باور مردم، آب آن شفابخش بود (مصطفوی، همان، 1 / 215-216). زوار معمولاً پیش از حرکت، به سبب دشواری راه، گیوهها را با نوار قیطان محکم میکردند و اغلب بعد از ظهر به راه میافتادند، زیرا قاطرهای این مسیر غالباً مسافران را در بین راه میگذاشتند و دیگر حرکت نمیکردند، به همین سبب آنها باید برای پیادهروی آماده میبودند (شهری، طهران، 3 / 432-433). گفتنی است که یکی از منابع درآمد مالی اهالی فرحزاد، همین چهارپایان کرایهای بودند (ستوده، 2 / 623). درهرحال، طی مسیر امامزاده بسیار مشکل بوده است (نک : اعتمادالسلطنه، 357؛ قس: سالور، 1 / 541).
به باور مردم چشم اهالی کیگا، به سبب خیانتی که به این امامزاده کردهاند، لوچ است؛ زیرا گفتهاند، امامزاده داود هنگام گریز از دست دشمنان، به اهالی کیگا سفارش میکند و حتى آنها را قسم میدهد تا از افشای محل اختفای او بپرهیزند، و آنها برای آنکه در ظاهر قسم خود را نشکسته باشند، با اشارۀ چشم محل اختفای امامزاده را لو میدهند و از آن زمان چشم آنها لوچ مانده است (ماسه، 2 / 254؛ شاملو، 3 / 827؛ مصطفوی، همان، 1 / 221؛ ستوده، 1 / 28).
این امامزاده از دیرباز دارای زوار بسیار بوده، و نذورات خاصی نیز داشته است. ازجمله نذرهای رایج برای این امامزاده عبارتاند از: ظروف مسی، فرش، چراغ، سماور و لاله. قربانی کردن گوسفند در صحن امامزاده نیز بسیار مرسوم بوده است (مصطفوی، همان، 1 / 220؛ شهری، همان، 3 / 436). بنابر باور مردم، اگر کسی نذورات امامزاده داود را با خود میبرد، دچار بیماریهای گوناگون ازجمله دلدرد میشد و در نهایت ناچار آن را باز میگرداند (همانجاها).
در باور مردم از کرامات و معجزات این امامزاده شفای بیماران و علاج نابینایان و مبتلایان به فلج بوده است. همچنین درمیان بانوان نذر برای باردارشدن رواج بسیار داشت (شهری، همانجا). مردم برای روا شدن حاجات خود به ضریح امامزاده دخیل (ه م) میبستند، یا با افروختن شمع در حرم، به زیارت مشغول میشدند (مصطفوی، همان، 1 / 220-221).
تعزیه نیز در ایام سوگواری بهویژه محرم و برپایی دستههای سینهزنی از مراسم مهم مذهبی است که در این امامزاده با شور بسیار برگزار میشود. امامزاده داود در شبها و روزهای متبرک همچون شبهای قدر بسیار مورد توجه بوده است (همان، 1 / 220).
این امامزاده در تهران قدیم بسیار مورد توجه «مشدیها» بود؛ چنانکه آنها آن را «مکۀ» خود میشمردند (مستوفی، 1 / 410؛ سالور، همانجا). از سوی دیگر احتمالاً یکی از جذابیتهای منطقۀ امامزاده داود، شکار بوده است (همانجا).
امروزه مسیر رفت و آمد به این امامزاده از روستای کن است و بهویژه در تابستان و شبهای جمعه پذیرای زوار میباشد. همچنین در کنار این بقعه امکانات رفاهی نظیر زائرسرا، درمانگاه، کتابخانه، واحد فرهنگی و فروشگاه در نظر گرفته شده است (سروقدی، 147).
مآخذ
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1345 ش؛ حسینی، عبدالحجت، تاریخ تهران، قم، 1350 ش؛ سالور، قهرمان میرزا (عینالسلطنه)، روزنامۀ خاطرات، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، 1374 ش؛ ستوده، منوچهر، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، 1371-1374 ش؛ سروقدی، محمدجعفر، بقاع متبرکۀ استان تهران، تهران، 1384 ش؛ سیفی فمی تفرشی، مرتضى، تهران در آیینۀ زمان، تهران، 1369 ش؛ شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، 1361 ش، حرف الف؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1378 ش؛ همو، طهران قدیم، تهران، 1371 ش؛ فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، تهران، 1328 ش؛ فیض قمی، عباس، بدر فروزان، قم، بنگاه چاپ قم؛ کنز الانساب و بحر المصاب، منسوب به ابو مخنف ازدی، ترجمۀ مرتضى علم الهدى، بمبئی، 1302 ق؛ ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشنضمیر، تهران، 1357 ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1324 ش؛ مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی طهران، به کوشش هاشم محدث، تهران، 1361 ش؛ همو، «بناهای تاریخی و مذهبی تهران قدیم و خارج شهر»، اطلاعات ماهانه، تهران، 1331 ش، شم 59.